کد مطلب:278 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:236

احکام جُعالَه
«جعاله» یعنی انسان قرار بگذارد در مقابل كاری كه برای او انجام می دهند مال معیّنی بدهد; مثلاً بگوید: «هر كس گمشده مرا پیدا كند صد تومان به او می دهم»; به كسی كه این قرار را می گذارد «جاعل» و به كسی كه كار را انجام می دهد «عامل» می گویند; و فرق بین جعاله و اجاره اشخاص این است كه در اجاره بعد از خواندن صیغه، اجیر باید عمل را انجام دهد و كسی هم كه او را اجیر كرده اجرت را به او بدهكار می شود، ولی در جعاله عامل می تواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام نداده جاعل بدهكار نمی شود.



(مسأله 2472) جاعل باید بالغ و عاقل باشد واز روی قصد و اختیار قرارداد كند و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف نماید; بنابر این جعاله سفیه كه مال خود را در كارهای بیهوده مصرف می كند، اگرچه حاكم شرع هم او را منع نكرده باشد، صحیح نیست.



(مسأله 2473) كاری كه جاعل می گوید برای او انجام دهند، نباید حرام باشد، و نیز باید بی فایده نباشد به گونه ای كه غرض عقلایی به آن تعلّق نگرفته باشد; پس اگر بگوید: «هر كسی شراب بخورد یا در شب به جای تاریكی برود صد تومان به او می دهم» جعاله صحیح نیست.



(مسأله 2474) اگر جاعل مالی را كه قرار می گذارد بدهد، معیّن كند، مثلاً بگوید: «هر كس اسب مرا پیدا كند، این بار گندم را به او می دهم» لازم نیست بگوید آن گندم مال كجاست و قیمت آن چیست; ولی اگر مال را معیّن نكند، مثلاً بگوید: «كسی كه اسب مرا پیدا كند صد كیلو گندم به او می دهم» باید خصوصیّات آن را كاملاً معیّن نماید.



(مسأله 2475) اگر جاعل مزد معیّنی برای كار قرار ندهد، مثلاً بگوید: «هر كس بچّه مرا پیدا كند پولی به او می دهم» و مقدار آن را معیّن نكند، چنانچه كسی آن عمل را انجام دهد، باید مزد او را به مقداری كه كار او در نظر مردم ارزش دارد پرداخت كند.



[409]

(مسأله 2476) اگر عامل پیش از قرارداد، كار را انجام داده باشد یا بعد از قرارداد به قصد این كه پول نگیرد انجام دهد، حقّی برای گرفتن مزد ندارد.



(مسأله 2477) پیش از آن كه عامل شروع به كار كند، جاعل و عامل می توانند جعاله را به هم بزنند.



(مسأله 2478) بعد از آن كه عامل شروع به كار كرد، اگر جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند، اشكال ندارد ولی باید مزد مقدار عملی را كه انجام داده به او بدهد.



(مسأله 2479) عامل می تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولی اگر تمام نكردن عمل موجب ضرر جاعل شود باید آن را تمام نماید، مثلاً اگر كسی بگوید: «هر كس چشم مرا عمل كند فلان مقدار به او می دهم» و پزشك جرّاحی شروع به عمل نماید، چنانچه به گونه ای باشد كه اگر عمل را تمام نكند، چشم معیوب می شود، باید آن را تمام نماید، و در صورتی كه ناتمام بگذارد، حقّی بر عهده جاعل ندارد، بلكه ضامن نقص و عیبی كه حاصل می شود نیز هست.



(مسأله 2480) اگر عامل كار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن كار مثل پیدا كردن اسب باشد كه تا تمام نشود برای جاعل فایده ندارد، عامل نمی تواند چیزی مطالبه كند; و همچنین است اگر جاعل مزد را برای تمام كردن عمل قرار دهد، مثلاً بگوید: «هر كس لباس مرا بدوزد هزار تومان به او می دهم» ولی اگر مقصود او این باشد كه هر مقدار از عمل كه انجام گیرد برای آن مقدار مزد بدهد، جاعل باید مزد مقداری را كه انجام شده به عامل بدهد، اگرچه احتیاط این است كه به طور مصالحه یكدیگر را راضی نمایند.



(مسأله 2481) در هر موردی كه جعاله در اثر جهالت یا نبودن سایر شرایط باطل شود، شخص عامل مستحقّ اجرة المثل ـ یعنی اجرتی كه معمولاً برای مثل آن كار می دهند ـ می باشد، و اگر اجرت قرارداد شده با اجرة المثل تفاوت داشته باشد، نسبت به مقدار زاید آن مصالحه نمایند، ولی اگر قصد مجّانی كرده چیزی طلبكار نیست.



(مسأله 2482) ظاهراً مژدگانی و جوایزی كه معمولاً به طور مطلق برای پیدا كردن اشیای گمشده تعیین می كنند از قبیل جعاله است.